ابوطالب مظفری:
برنامههای مشترک ایران و افغانستان کم است

ابوطالب مظفری با بیان اینکه ایران و افغانستان در روابط فرهنگی خود برنامه مشخص و مدونی ندارند و میزان برنامههای مشترکشان کم است میگوید: خوب است دولت ایران بر روی ادبیات و نهادهای فرهنگی در افغانستان سرمایهگذاری کند.
این شاعر افغانستانی ساکن مشهد در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه قضاوت کلی درباره ادبیات افغانستان سخت است اظهار کرد: بنا به دلایل چندی از جمله چندقومی و چندزبانه بودن و مشکلات جنگ نمیتوان درباره ادبیات این کشور حکم واحدی صادر کرد. در داخل مرزهای افغانستان، شهرهای مختلف داریم که مانند جزیرههای دورافتاده از هم هستند و ارتباطی با هم ندارند، همچنین بررسی ادبیات افغانستان بدون بررسی ادبیات مهاجرت در ایران و در کشورهای اروپایی امکانپذیر نیست. ادبیات مهاجرت را نمیتوانیم به جامعه داخل افغانستان تعمیم دهیم زیرا هرکدام وضعیت و ساختار متفاوت دارند.
او در ادامه با بیان اینکه طی سالهای ۸۰ تا ۹۰ وضعیت ادبیات رو به بهبود بود اما طی چند سال اخیر وضعیت به گونهای که انتظار میرفت پیش نرفت، گفت: در آغاز دهه ۸۰ خوشبینی برای بهبود وضعیت ادبیات افغانستان با فعال شدن انجمنهای ادبی، رونق نشر و بازگشت شاعران در این کشور وجود داشت. در واقع اینها جرقههای امید برای بهبود وضعیت بود که این روند رو به سردی گرایید. شاعرانی که به افغانستان رفته بودند مجددا مهاجر شدند و به ایران آمدند یا به اروپا رفتند که این وضعیت رکود را به همراه داشت.
مظفری درباره وضعیت ادبیات کودکان افغانستان بیان کرد: ادبیان کودک ژانر مطرحی در افغانستان نیست و تعداد انگشتشماری از شاعران به صورت پراکنده آثاری را در این زمینه ارائه کردهاند.
او با تأکید بر اینکه حس خوشبینی که در شاعران اوایل دهه ۸۰ به وجود آمد مهمترین چالش ادبیات افغانستان است گفت: NGO های خارجی نهادهایی بودند که با دایر کردن انجمنها و کافههایی که شاعران در آنها بتوانند شب فعالیتهای ادبی داشته باشند سبب رونق ادبیات در این کشور شده بودند. اما این نهادهای خارجی دغدغه ادبیات و فرهنگ نداشتند، پروژهای عمل میکردند و اهداف دیگری را دنبال میکردند یا حداقل اولویت کاریشان فرهنگ نبود. به نظر من، نبود امنیت، رکود اقتصادی و نبود نهادهای حمایتگر عواملی هستند که باعث رکود ادبیات این کشور شدهاند.
این شاعر تاکید کرد: اگر دولت از ادبیات و انتشار کتاب حمایت کند میتواند در بهتر شدن وضعیت کمک کند.
ابوطالب مظفری با بیان اینکه حمایت از ادبیات روند ساختارمندی بین دولت ایران و افغانستان پیدا نکرده است خاطرنشان کرد: مهاجرت افغانها به ایران دستاوردهای زیادی به همراه داشت که یکی از آنها آشنایی آنها با ادبیات ایران بود که تأثیر خوبی در پیشرفت شعر و داستان این کشور داشت. ولی اینها بیشتر به صورت خودجوش بود و از طریق نهادهای خصوصی حمایت میشد. ارتباط بین ایران و افغانستان باید حفظ شود. دولت ایران در کنار سایر هزینههایی که در افغانستان انجام میدهد بر روی ادبیات و نهادهای فرهنگی سرمایهگذاری کند.
این شاعر با تأکید بر اینکه شاعران ایرانی و افغان بر روی هم تأثیر داشتهاند، اظهار کرد: تأثیرات به صورت متقابل بوده است. حداقل باب آشنایی بین ادبا و شاعران باز شد و روابط دوستانه بین آنها خیلی خوب است اما کافی نیست و آسیبپذیر است.
او سپس درباره برگزاری برنامههای مشترک فرهنگی بین دو کشور گفت: این برنامهها در بهتر شدن روابط فرهنگی بین دو کشور کمککننده است و این برنامهها، همان مسائلی است که ما پیشنهاد میکنیم بین دو کشور باشد. البته حجم و مدیریت این برنامهها به شکلی نیست که جریانی در ادبیات دو کشور شکل بگیرد. به طور مثال خانه ادبیات افغانستان هر دو سال یک بار جشنواره «قند پارسی» را در ایران برگزار میکند. اینها برای شروع خوب است اما کافی نیست.
مظفری با بیان این که از برگزاری چنین برنامههایی خوشحال است افزود: ترس من این است که این برنامهها به صورت مقطعی و تحت تأثیر جریانات بیرونی باشد و بعد از مدتی فراموش شود. باز هم همان آش و همان کاسه. این برنامهها همچنین نباید منوط به یک شخص خاص باشند که رفتن او در برگزاری برنامهها اختلال ایجاد کند.
او با نام بردن از شاعرانی چون محمدکاظم کاظمی، سیدفضلالله قدسی، الیاس علوی، زهرا حسینزاده و نویسندگانی همچون محمدحسین محمدی، آصف سلطانزاده و جواد خاوری گفت: آثار زیادی از این نویسندگان و شاعران افغان در ایران به چاپ رسیده و کسانی که بخواهند با ادبیات افغانستان آشنا شوند میتوانند به نوشتههای این افراد مراجعه کنند.
مظفری با معرفی کتاب خود با عنوان «پایتخت پریها» گفت: این کتاب گزیدهای از شعر صد سال اخیر شاعران افغانستان است. در حوزه ادبیات کودکان هم کتاب خاصی منتشر نمیشود اما نشریههایی مانند «باغ» و «رنگینکمان» برای کودکان وجود دارد.
او در پایان گفت: شاعران و نویسندگان افغانستان از بیامکاناتی و فقر اقتصادی رنج میبرند و جلسات نقد ادبی که برگزار میشود با هزینه شخصی این افراد است که امید میرود پاتوغ شاعران، نویسندگان و مهاجران افغان شود. اما اگر این افراد مهاجرت کنند این انجمنها جمع میشوند که آسیبی برای ادبیات افغانستان است.
انتهای پیام
نظرات شما عزیزان: